سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها با سر مطهر پدر

شاعر : سیدپوریا هاشمی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : غزل

پس از تو دام بلا قـسمت صنوبر شد            کـبـوترِ سرِ دوشت پـرید و‌ پـرپر شد

بجای نـاز کـشـیدن، کـشـید مـویـم را            کسی که بعد عمو شیر شد دلاور شد


تـمام راه به من نـان خـشک می‌دادند            زبس که دختر تو روزه داشت لاغر شد

صدا زدم ابـتـا! کعـب نی جوابم داد!            حریف من نشد و سیلی‌اش مکرر شد

شلـوغی سر بازار دخـترت را کشت            چه چشمهای بدی! عمه سوخت مضطر شد

لبـم فـدای لب تو! سـرم فـدای سـرت            که هرچه شد به من زار با تو بدتر شد

خبر بده به نجف! شام‌ را به‌هم ‌زده‌ام            نگـو رقـیـه! رقـیـه عـلـی دیـگـر شـد

نقد و بررسی

بیت زیر به جهت حفظ بیشتر شأن اهل بیت و تشبیه نکردن آنان به حیوانات تغییر داده شد



پس از تو دام بلا قـسـمت کـبـوتر شد            کـبـوترِ سرِ دوشت پـرید و‌ پـرپر شد



بیت زیر به دلیل مستند نبودن و تحریفی بودن داستان افتادن حضرت رقیه از ناقه و فرستادن زجر به دنبال ایشان و ... تغییر داده شد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



صدا زدم ابتا! زجر زد بصورت من!            حریف من نشد و سیلی‌اش مکرر شد